برادر با برادر کی شود دوست اگر اِسکِن نباشد تن شود پوست
مَدِه گاوت به چندین دانه ای یار* که گاوت بهتر از صد یار زِرگوست
* اشاره به رفیق جک و ساقه لوبیا
تولد کردی و گفتُم مبارک کنون وزنت دو مثقال و سه چارک
بخوان با گریه آوازی ز استاد در ایز نو اُپشن او اور گوینگ بک
منو از خود جدا کرد و به مو گفت مگه کشکه که عاشق شی اونم مفت
تو یا پولم بده خروار و خروار و یا کفشات دم در هست الان جفت
خسته شدم از شاعری بالام جان ترکی بگم نگی منو نرنجان
هویجو سوپش کردن و تموم شد نگی چه بهتر گرمزی بادمجان
بگفتا گر نگویی شعر تازه سزایت امشب این سیم سه فازه
ترشح گر کنی شعری برایُم به پاداشت ز باسن یک دو گازه